رهپویان هدایت: تحجر و خشک مغزی تشکیلاتی از ویژگی های اصلی مهره های فرقه ضاله بهائیت می باشد و آنان با ابزارهای مختلفی سعی در کتمان این امر را دارند. برای نمونه بهائیان در مواجهه با افرادی که از مبانی آن ها اطلاعی ندارند اقدام به لفاظی هایی چون برابری اجتماعی و تساوی حقوق ن می کنند درحالی که سردمداران و تشکیلات این فرقه ضاله دقیقا ضد برابری اجتماعی و تضییع کننده حقوق ن می باشد.

جالب است بهائیان از باب که شان ربوبیت و الوهیت برای وی قائل هستند در این موارد سخنی به میان نمی آورند و با کتمان نوشته های وی در صدد عوام فریبی بر می آیند. باب در 4 از واحد هشتم بیان می نویسد:

"هر چیزی بهترین آن متعلق به نقطه (یعنی خود باب) و متوسط آن متعلق به حروف حیّ(هیجده تن یاران باب) بود و پست ترین آن برای بقیه مردم است."

این است منطق سردمداران فرقه ضاله مضله بهائیت درباره تساوی و تعریف آنان از عدالت اجتماعی!!!! که با این وصف مشخص است که جز خودبهائیان که دچار ارتجاع و جمود می باشند، کس دیگری پذیرای اینگونه یاوه گویی ها نمی باشد.

جا دارد در این بحث به نظر بها در خصوص برابری ن نیز اشاره شود. وی در این خصوص می نویسد:

"هرچند نساء با رجال در استعداد و قوا شریکند؛ولی شبهه ای نیست که رجال اقدم اند و اقوی؛حتی در حیوانات ،مانند کبوتران و گنجشکان و طاووسان و امثال آنان هم این امتیاز مشهود است."

بها در کتاب اقدس نیز درمورد مهریه چنین می نویسد:

"مهریه اهل مدن (شهرنشینان) را نوزده مثقال طلا و مهر اهل روستا را نوزده مثقال نقره می باشد!!! این نوشته بها نشان می دهد که خدای خود خوانده بهائیان یعنی بها حتی در قانون سازی نیز نتوانسته مساوات را رعایت کند و ن شهری را در مهریه بر ن روستایی برتری داده است. جالب است که مبلغان فرقه ضاله بهائیت با این حجم از هذیان گویی سردمدارانشان باز به دروغ پردازی می پردازند و صدد اغوای عوام بر می آیند."

امروزه مهره های این فرقه ضاله سعی دارند تا با لفاظی های واهی، خود را آن طور که نیستند معرفی کنند و با عوام فریبی اهداف تشکیلاتی را پیش ببرند.


مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها